پاها بر روی شانه های شیطان با راکی امرسون اغوا کننده از لخت کردن زوری دختر شیطان
.
پاها بر روی شانه های شیطان با راکی امرسون اغوا کننده از لخت کردن زوری دختر شیطان
وقتی از سزار و راکی دعوت میشود تا به دوست همجنسبازشان جوئل کمک کنند تا آپارتمانش را جابجا کند، آنها نمیدانند چه شب پرالتهابی در انتظارشان است. همه چیز عادی به نظر می رسید به او کمک کنید وسایلش را جمع کند و مهمانی بگیرد. درست مثل قدیم، جوئل دوست پسرش را به خاطر حضور در کمد مسخره می کرد و سزار به جوئل می خندید. فقط سرگرم کننده است زیرا اگرچه سزار بسیار آتشین بود، اما قطعاً همجنسگرا نبود. بالاخره او یک دوست دختر فوق العاده در الهه غول پیکر راکی داشت. همان o - همان o. سپس وقتی راکی و دوست پسرش در حین تمیزکاری وارونه پشت تخت گیر کردند، همه چیز تغییر چشمگیری پیدا کرد. آن الاغ ها لخت کردن زوری دختر بسیار جذاب به نظر می رسیدند، پس مرد همجنس گرا وابسته به عشق شهوانی چه کار می کرد؟ جوئل با دست زدن به سزار برای بیرون آوردن او، گزگز گیدار را احساس کرد. سزار برای چیدن رسیده بود. از احمق خود التماس می کند که احساس کند جوئل زبانش را در اعماق الاغ دوستان مستقیم خود فرو کرده و با میله ای سخت برای مکیدن پاداش گرفته است. چرا با افراط در بزرگراه شکلات، در جذابیت آن فرو نروید.