فیلمی لاغر با تینا ماساژ زوری کی فریبنده از پادشاهان واقعیت
.
فیلمی لاغر با تینا ماساژ زوری کی فریبنده از پادشاهان واقعیت
تینا کی در بیمارستان به ملاقات دوست پسرش رفته بود. مرد دیگری ماساژ زوری به نام مارک کنار دوستانش در رختخواب بود. مارک به او گفت که در تخت کناری است و او رفت و او را جستجو کرد. همانطور که او را بررسی می کرد، الاغ آبدارش در حالی که تعظیم می کرد از دامنش بیرون می زد. مارک توانست باسن او را بین پرده ها ببیند و در حین تماشای او شروع به تکان دادن خروسش کرد. صدای نالهاش را شنیدم و برگشتم و دیدم که آلت تناسلیاش را دست میکشد. لبخندی زدم و از او پرسیدم که آیا به کمک نیاز دارد؟ او مطمئن شد که دوست پسرش قرص های او را می خورد که او را می خواباند. سپس او مکید و خروس را لعنتی کرد. بیدمشکش را کوبیدند و آب یک مرد روی صورتش نشست. دوست پسرش از خواب بیدار شد و به دنبال او زنگ زد. او به تخت او آمد و متوجه منی روی صورتش شد. به او گفت که برو.